به گزارش «سراج24»، هویت شهید «بهروز صبوری» شهید مفقود الاثر دوران دفاع مقدس بعد از سالها شناسایی شد.
پیکر مطهر این شهید در جریان به خاک سپاری چند شهید گمنام در دانشگاه خلیجفارس بوشهر به خاک سپرده شده است.
به گزارش خبرنگار سراج24 ، هویت شهید «بهروز صبوری» شهید مفقود الاثر دوران دفاع مقدس بعد از سالها شناسایی شد. پیکر مطهر شهید بهروز صبوری در جریان به خاک سپاری جمعی از شهدای گمنام در دانشگاه خلیجفارس بوشهر در اردیبهشت ماه سال 1389 به خاک سپرده شده است.
شناسایی این شهید به این صورت بوده است که پس از نمونهگیری از خون مادر شهید و دیگر اعضای خانواده وی و تطابق با نمونه DNA اخذ شده از استخوانهای شهدای گمنام که در یک بانک نگهداری میشود، نتیجه آزمایشات بدین گونه اعلام شده است که تمامی اطلاعات با پیکر شهیدی که در داشنگاه خلیجفارس بوشهر در سال 1389 به خاک سپرده شده است، تطابق دارد.
صبح امروز، رنگین، رئیس ستاد معراج شهدای گمنام تهران با حضور در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران پس از ملاقات با مادر این شهید خبر شناسایی این شهید را به او اعلام کرد.
شهید بهروز صبوری 18 ساله در عملیات مسلم بن عقیل در منطقه سومار به شهادت رسیده است.
مادر این شهید شب چهارشنبه هفته گذشته در مراسم تقدیر از عوامل فیلم «شیار 143» گفته بود: آرزوی من این است که بعد از این همه سال تنها یک بند انگشت از فرزندم برای من بیاورید. جمع زیادی از مردم ایران مادر این شهید را در کلیپی معروف که نمایانگر گریهها و انتظار این مادر در استقبال از شهدای گمنام است مشاهده کردهاند. این کلیپ با عنوان «گمنام 61» بارها در فضای مجازی و رسانه ملی منتشر شده است.
جمع زیادی از مردم ایران مادر این شهید را در کلیپی معروف که نمایانگر گریهها و انتظار این مادر در استقبال از شهدای گمنام است مشاهده کردهاند. این کلیپ با عنوان «گمنام 61» بارها در فضای مجازی و رسانه ملی منتشر شده است.
مادر شهید بهروز صبوری: قلبم آرام است؛ برای بهروز «حنابندان» میگیرم
مادر شهید تازه تفحص شده، بهروز صبوری با بیان اینکه امروز و بعد از گذشت ۳۱ سال قلبم آرام است، گفت: من برای پسرم عزا نمیگیرم. به خانه میروم و برای پسرم جشن عروسی و حنابندان میگیرم.
زرینتاج بهرامی، مادر شهید بهروز صبوری، شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس که با عنوان «گمنام 61» معروف است، پس از شناسایی این شهید در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با بیان اینکه از اینکه فرزندم بعد از 31 سال پیدا شده خوشحال هستم، گفت: سختیای که در این سالها کشیدم برای من خیلی رنجآور بود. ولی دعای همه مردم ایران باعث شد که بهروز من به خانهام برگردد. میخواهم برایش عروسی بگیرم.
وی ادامه داد: الآن داماد کوچک من در حالی برگشته است که من فقط یک بند انگشتش را میخواستم. امروز به من میگویند که یک تا دو کیلو از استخوانهای او بازگشته است. قلبم در تمام این 31 سال برای بچهام میتپید اما اکنون آرام شدهام و انگار بر روی آتش، آب ریخته باشند. حالا میتوانم بروم فرزندم را ببینم و مزارش را زیارت کنم.
مادر شهید صبوری خاطرنشان کرد: امروز پدر او حضور ندارد که در این شادی، شریک من باشد. من این غم را تنهایی تا به امروز روی شانههای خود کشیدم. من بهروزم را از امام رضا(ع) دارم. فردا هم ایشان مرا دعوت کرده که به پابوسش بروم. من ابتدا به پابوس حضرت رضا(ع) میروم و بعد به پابوس بهروزم میروم. در این چند سال من بالا سر همه این شهدای گمنام بودم و شاهد تدفین آنها بودم. اما نمیدانم که بهروز من را در این چند سال چه کسی بغل کرد.
وی در حالیکه به شدت گریه میکرد، ادامه داد: خدا را شکر میکنم و از همه مردم که برای بازگشت فرزندم دعا کردند، تشکر میکنم. دست همه کسانی که فرزند مرا پیدا کردند، میبوسم که همه کسانی که در انتظار بهروزشان هستند را از چشم انتظاری در میآورند.
مادر شهید گفت: از همه خبرنگاران و عکاسان که 9 سال و بعد از نمایش آن فیلم همراه من بودند، تشکر میکنم. هیچ کس نمیتواند رنجی که من در این 31 سال کشیدم را تحمل کند. امروز که قلبم آرام شده کسی نمیتواند این احساس مرا درک کند.
وی در گفتگو با خبرگزاری بیداری اسلامی با بیان اینکه قصد دارم برای این پیامد دو رکعت نماز شکر بخوانم، گفت: جای شکر به درگاه خداوند دارد که این یک تکه استخوان هم به من برگشت.
او در ادامه خطاب به مادران شهدای مفقودالاثر گفت: خیلی از مادرها در این 31 سال به رحمت خداوند رفتند و فرزندشان را ندیدند و خبی از آن نشنیدند. امیدوارم که خدا همه پیکرهای مفقود شده را به خانوادههایشان بازگرداند. پنجشنبهها و جمعهها سر مزار شهدای گمنام میرفتم و جای بهروزم را خالی میکردم. امروز خبر پیدا شدن بهروز مرا در کنار مزار پدرش به من دادند.
مادر شهید صبوری خاطرنشان کرد: امروز دوباره به خانه میروم و برای او حنابندان میگیرم. من برای پیدا شدن پسرم عزا نمیگیرم.
او در ادامه گفت: فیلمی که چندی پیش پخش شده بود مربوط به 9 سال پیش بود. اما الآن آرام گرفتهام و دیگر سراغ بهروز را پای کاروان شهدای گمنام نمیگیرم. هر چند که تمامی این شهدا مانند بهروز من هستند.